او از دو روز قبل خود را ممنوع المصاحبه کرده است. آخرین تمرین جدی تیم قبل از فینال، عصر شنبه انجام شد. آخرین تمرین تاکتیکی تیم درحالی برگزار شد که اطراف چمن زمین شماره 3 آزادی حسابی شلوغ بود. بیش از 50 تماشاگر به تمرین آمده بودند و در کنار نزدیک به 10 خبرنگار تمرین استقلال را تماشا میکردند. تمرینی که بهدلیل حضور فتح اللهزاده و امیدوار رضایی، حاضرینش به بیش از 100 نفر میرسیدند.
نفراتی که حسابی دور تیم را شلوغ کرده بودند و داشتند روی اعصاب امیر قلعه نویی رژه میرفتند. قلعه نویی میخواست همان ابتدای تمرین همه را بیرون کند اما فتح اللهزاده مخالف نظر سرمربی تیمش بود و اعتقاد داشت این تصمیم اثر منفی روی رفتار تماشاگران میگذارد.
ساعت 17:30 زمان شروع تمرین بود، تمرینی که یکی از آخرین تمرینهای علیرضا منصوریان با استقلال به حساب میآمد، کاپیتان تیم که در پایان بازی فینال جام حذفی از فوتبال وداع میکند. علی منصور چون همیشه یکی از اولین یاران حاضر در تمرین بود.
او و دوستانش داشتند یکی از آخرین تنیس فوتبالهایشان را بازی میکردند. صادقی، علیزاده، بیاتی نیا، نوازی، و امیرآبادی هنگ یاران همیشگی علی منصور هم در این بازی همراهی اش میکردند. فریاد « داش علی منصوریان» تماشاگران یک لحظه قطع نمیشد و دوستانش مدام سر به سرش میگذاشتند. البته کاپیتان هم کم نمیآورد ؛«محمد نوازی من دارم میروم مصاحبه. بیا تیم را سپردم به تو. برگشتم تیم را نابود نکرده باشی!»
ولی در بازگشتش، تیم او یک ست از حریف عقب بود تا حسابی کلافه شود؛« بابا محمد نوازی عرضه نداری! » منصوریان صبح شنبه به باشگاه رفته بود و با مدیر تیم برای خداحافظی از فوتبال به توافق رسیده بود. علی منصور در بازی با پگاه، فوتبال را کنار میگذارد و فتح اللهزاده به او قول داده تا در دو ماه آینده یک تیم بزرگ را برای بازی خداحافظیاش به تهران بیاورد. تیمی مثل بایرن مونیخ که احمدرضا عابدزاده بازی خداحافظیاش را در برابر آن تیم برگزار کرد. علی منصور البته خود دوست دارد بازی با پگاه را بازی خداحافظیاش بشناسند.
مسابقهای که فینالی حساس برای تماشاگران است. منصوریان که از سه هفته پیش و با روی کار آمدن امیر قلعهنویی، دانست دیگر جایی در ترکیب استقلال برای سال بعد ندارد تصمیم به خداحافظی گرفت؛« هنوز شرایط بدنیام برای 2 سال دیگر فوتبال بازی کردن جواب میداد اما فکر کردم مثل زیدان در اوج از فوتبال خداحافظی کنم. بچهها هم قول دادهاند که کاپ قهرمانی را برایم هدیه بیاورند. قرار است وقت وداع، کاپ قهرمانی هم روی دستانم باشد.» او برای بازی خداحافظی اش از همه دوستانش در بازیهای جام جهانی 98 فرانسه خواسته که به ورزشگاه بیایند. همه حتی اکبر استاد اسدی. منصوریان در فینال هم تا دقایق پایانی روی نیمکت مینشیند و شاید در 5 دقیقه پایانی به زمین مسابقه بیاید زمانی که دیگر کار قهرمانی تیم تمام شده باشد. هرچند استقلال بیشک کاری بس دشوار را در بازی برگشت در پیش دارد.
این تیم از شرایط آرمانی دور است. پچ پچهای کادر فنی در اطراف زمین این حقیقت را نشان میدهد ؛« دیروز، روز پیک بدنها بود اما بچهها خیلی بد بودند. امروز هم که آخرین تمرین جدی است، خیلی شرایط شان خوب نیست. من که خیلی نگرانم. فقط باید خدا کمک مان کند و به لطف حضور تماشاگران بازی را ببریم.» رضا حسنزاده هم که یکی از مسئولان فنی تیم است میگوید:« اگر در دو 15 دقیقه ابتدایی دو نیمه گل بزنیم بازی را میبریم و گرنه به مشکل میخوریم.» امیر قلعهنویی هم که وسط زمین است، همین نظر را درباره بازیکنانش گفته. او با نفوذ از جناحین و پاسهای رو به جلو میخواهد تیمش را در بازی با پگاه به گل برساند. مدام این تاکتیک در تمرین تکرار میشود.
امیر هم مدام نکاتی را به بازیکنانش میگوید. پس از تمرین دقایقی را مدیرعامل برای بازیکنان حرف میزند و از حساسیت بازی میگوید. تا بدانند در چه مرحله حساسی قرار دارند. امیر اما با کسی حرفی نمیزند. او اخم هایش در هم گره خورده. ترجیح میدهد تا پس از قهرمانی حرف بزند. قهرمانی در آزادی در یک عصر میان هفته که آبیها امید دارند آزادی پر از تماشاگران شان باشد. به همین دلیل هم بود که وقتی شورای تامین بازی را انداخت ساعت 15، فتح اللهزاده و مشاورانش تمام راهها را رفتند تا ساعت بازی را به 5 عصر بیندازند تا مردم بتوانند به آزادی بیایند. استقلالیها حتی به پیش فروش بلیتهای مسابقه هم اعتراض دارند. چون این اتفاق میتواند تعداد آنهایی را که به آزادی میآیند کاهش دهد.